Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیدمحمد حسینی در دومین دوره طرح حامیم که با هدف توانمندسازی دانشجویان فعال فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دانشگاههای استان کرمان و با همت دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شهید باهنر تشکیل شده، در جمع پرشور دانشجویان که در آن استاندار، روسای دانشگاهها و دفاتر نهاد رهبری در دانشگاه های استان حضور داشتند اظهار کرد: در آستانه هفته دولت و دومین سالگرد تشکیل دولت سیزدهم، مقایسه اینکه دولت در چه شرایطی کار را شروع کرد و الان در چه وضعیتی قرار گرفته‌ است، می‌تواند روحیه بخش و امید آفرین باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

معاون رئیس جمهور گفت: دولت در این مدت اقدامات بزرگی برای گره گشایی از مشکلات اقتصادی کشور انجام داده است اما بدخواهان با قدرت رسانه‌ای و توسل به شگردهای جنگ روانی و شناختی با برجسته کردن برخی نقاط ضعف و کاستی‌ها، تلاش می‌کنند اقدامات زیربنایی و اساسی دولت را دستخوش مسائل حاشیه‌ای کنند و آن را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهند.

معاون رئیس جمهور با بیان اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در جریان مباحث مختلف سیاسی حضور داشته و کم و بیش با دولت‌های مختلف ارتباط و آشنایی دارد، اظهار کرد: اگرچه امروز هم بعضاً ضعف‌ها و کاستی‌هایی مشاهده می شود ولی با نگاه منصفانه، اقدامات و گام‌هایی بزرگی که در این دوره در سراسر کشور انجام و یا آغاز شده است، قابل مقایسه با گذشته نیست.

معاون پارلمانی رییس جمهور گفت: از سال ۹۲ پروژه های زیادی حتی با پیشرفت ۹۰ درصد به حال خود رها شد و تعداد زیادی از کارخانجات و واحدهای تولیدی تعطیل و نیمه تعطیل شدند، اما امروز دولت در کنار رسیدگی به مسایل روزمره مردم، اهتمام ویژه‌ای به تکمیل و راه‌اندازی این پروژه‌ها و مراکز تولیدی دارد که یکی پس از دیگری تکمیل و به بهره‌برداری می‌رسند.

حسینی خاطرنشان کرد: دولت سیزدهم در شرایطی کار خود را شروع کرد که دولت قبل ۸ میلیارد دلار موجود برای تامین کالاهای اساسی را در همان نیمه اول سال ۱۴۰۰ تمام کرده بود و کشور با کسری بودجه، نقدینگی بالا، افزایش فاصله طبقاتی و در عین حال رشد اقتصادی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر مواجه بود که بر اساس نظر کارشناسان و اساتید اقتصاد، ادامه این روند می‌توانست وضعیت اسفناکی را برای زندگی مردم رقم بزند و اساساً اراده چندانی به رسیدگی به مشکلات و نگرانی‌های مردم وجود نداشت، برای نمونه وزیر مسکن وقت افتخار می‌کرد که حتی یک واحد مسکن مهر را افتتاح نکرده است!

معاون رئیس جمهور افزود: در سال ۱۴۰۰ استان های مختلف با تنش آبی و کمبود برق مواجه بودند و هر از چندی تجمعات و اعتراضاتی در برخی مناطق کشور تشکیل می شد که البته بخشی از این مشکل به خاطر خشکسالی ده ساله است اما بخشی هم به تعلل در اجرای پروژه‌های مربوط به انتقال آب و آب‌رسانی مربوط بود؛ در چنین شرایطی، دولت آیت الله رئیسی بلافاصله روند رسیدگی و رفع مشکلات و کمبودها را بر اساس اولویت بندی آغاز کرد و امروز پس از گذشت دو سال همچنان بی‌وقفه و شبانه روزی در تلاش است تا شرایط را به نفع مردم تغییر دهد.

معاون رئیس جمهور افزود: در دوره گذشته بالغ بر ۹۰٪ درآمدهای کشور صرف هزینه‌های جاری می‌شد و بسیاری از فعالیت‌های عمرانی و زیربنایی به مدت ۸ سال تعطیل شده بود لذا طبیعی است جبران آن و رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند زمان و تلاش جهادی و مضاعف است.

معاون پارلمانی رئیس جمهور با اشاره به آزادسازی منابع ارزی کشورمان در کره جنوبی و عراق تاکید کرد: غربگرایان در دوره برجام که آن را فتح الفتوح می نامیدند، با تمام خوش خیالی هایی که داشتند، موفق به این اقدام نشدند اما امروز که دولت دوگانه میدان و دیپلماسی را مضر می داند و وزیر خارجه نه تنها از مقابله میدان و دیپلماسی سخن نمی‌گوید بلکه با اتکاء به آن گره‌ها را یکی بعد از دیگری باز می کند و در عرصه سیاست خارجی شاهد گسترش تعاملات با کشورهای همسایه و همگرا، عضویت در سازمان شانگهای، آزادسازی بخشی از منابع ارزی کشور، فروش نفت و ضربه به منافقین در آلبانی هستیم.

معاون رئیس‌جمهور افزود: دولتمردان سابق می‌گفتند شرایط تحریم به گونه ای است که فروش نفت میسر نیست و بر فرض فروش نمی‌توان پول آن را به کشور بازگرداند، اما در دو سال گذشته دولت در هر دو حوزه کاملاً موفق بوده است ضمن اینکه در حال آزاد کردن منابع بلوکه شده در دولت قبل است تا این سرمایه را در خدمت عمران و آبادانی کشور و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیربنایی بکار گیرد چرا که این رویکرد می‌تواند به رشد پایدار درآمدها و ایجاد فرصت‌های شغلی بیانجامد.

معاون رییس جمهور در امور مجلس با اشاره به اقدام دولت برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های پیشران در حوزه‌های نفت، گاز، پتروشیمی و معدن اظهار کرد: دشمنان و معاندین، پاییز سال گذشته با احساس نگرانی از روند فعالیت و خدمت رسانی دولت مردمی، به زعم خود با ایجاد آشوب و اغتشاش تلاش کردند تا در این روند توقف ایجاد کنند؛ چرا که می‌دانند اگر رضایت مردم جلب شود و سرمایه اجتماعی نظام تقویت شود دیگر نمی‌توانند به راحتی افکار عمومی را با تبلیغات دروغین تحت تاثیر قرار دهند لذا با تشویق غربی ها به تحریم، تلاش می‌کنند مردم را تحت فشار قرار داده و نارضایتی ایجاد کنند اما مردم هم همواره با بصیرت و آگاهی وارد میدان شده توطئه‌های آنان را نقش بر آب کرده اند.

معاون رئیس جمهور با اشاره به توفیقات دولت در عرصه سیاست خارجی گفت: غربی‌ها به دنبال در انزوا قرار دادن ملت ایران بودند و با اعمال فشار و تحریم به دنبال تعطیل کردن پبشرفت و توسعه کشور و به نعطیلی کشاندن فعالیت های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان بودند و متاسفانه هم در دوره اصلاحات و هم در دولت قبل، غرب گرایان کوتاه آمدن در مقابل آمریکا و پذیرفتن شروط زیاده طلبانه آنان را تجویز می‌کردند و در این راه حتی تامین واکسن برای سلامت مردم را گروگان گرفته بودند به نحوی که وقتی دولت آغاز شد روزانه ۷۰۰ نفر جان خود را از دست می‌دادند اما دولت مردمی با اعتماد به نفس، خودباوری و روحیه ما می‌توانیم وارد صحنه شد و بسیاری از این دست از مشکلات را برطرف کرد.

معاون پارلمانی رئیس جمهور گفت: امروز با اقدامات دولت در عرصه سیاست خارجی، روابط با کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستان در راستای منافع ملت ایران، ملت‌های منطقه و جهان احیا شده است و این موضوع فرصت مناسبی است تا سطح و حجم مناسبات تجاری نیز افزایش یابد و این موضوع با جدیت دنبال می شود.

حسینی افزود: کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا از ظرفیت‌های فراوانی برخوردار هستند که مورد توجه دولت مردمی قرار گرفته است این در حالیست که در دوره گذشته حتی یک سفر هم توسط رئیس‌جمهور به این کشورها انجام نشد.

معاون رئیس جمهور در امور مجلس در ادامه این برنامه در پاسخ به پرسش‌ها، دغدغه‌ها و مطالبات مکتوب و شفاهی، درباره توجه دولت به حوزه فرهنگ و هنر گفت: فعالیت‌های فرهنگی و هنری در این دولت با دوره گذشته کاملاً متفاوت است در آن دوران وضعیت به گونه‌ای بود که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به بی بندوباری و ولنگاری فرهنگی تذکر دادند اما دولت مردمی، توجه ویژه‌ای به رشد و شکوفایی و تعالی هنر و حمایت از هنرمندان متعهد دارد، البته کمبودهایی هم در حوزه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری وجود دارد که باید برطرف شده و امکانات مناسبی در اختیار هنرمندان متعهد قرار بگیرد، معتقدیم اگر آثار فرهنگی و هنری کشورمان در بسیاری از کشورهای دنیا عرضه شود با اقبال و اشتیاق عمومی مواجه خواهد شد چرا که ملت ایران حرف نویی برای جهانیان دارد.

حسینی در پاسخ به سوالی درخصوص استفاده از ظرفیت بانوان در عرصه‌های مدیریتی گفت: افتخار نظام اسلامی زمینه‌سازی برای رشد و تعالی و حضور بانوان در عرصه‌های مختلف آموزشی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و رئیس جمهور هم همواره تاکید دارند که از بانوانی که از تخصص و تجربه لازم برخوردارند استفاده شود.

حسینی در خصوص برنامه دولت برای ساخت مسکن اظهار داشت: از جمله اقدامات این است که زمین رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد تا ساخت و ساز انجام شود ضمن اینکه قانون جهش تولید مسکن را نیز با جدیت پیگیری می‌کند.

معاون رئیس جمهور درباره متناسب سازی حقوق مردم با تورم گفت: در ابتدای دولت سیزدهم با تورم نزدیک به ۶۰ درصد مواجه بودیم و امروز تلاش شده نرخ تورم کاهش یابد و در برنامه هفتم توسعه نیز پیش‌بینی شده که تورم یک رقمی شود و به رشد اقتصادی ۸ درصدی برسیم و دولت طرح های مختلفی برای کمک به معیشت اقشار ضعیف اجرا و تلاش می کند تا با تقویت بنیه مالی مردم و کنترل تورم ، وضعیت معیشتی مردم سر و سامان بگیرد.

معاون رئیس جمهور افزود: از افتخارات دولت این است که کسری بودجه ایجاد نکرده است و با انضباط مالی و مقابله جدی با رانت و فساد، شرایط مناسبی در عرصه فعالیت‌های اقتصادی ایجاد کرده و این امیدواری وجود دارد که با افزایش درآمدهای کشور وضعیت مناسبی بر زندگی مردم حاکم شود.

معاون رئیس جمهور در پاسخ به سوالی درباره نقش ناامنی در روند فعالیت‌های اقتصادی کشور گفت: بدون تردید وقتی آشوب و اغتشاش وجود داشته باشد سرمایه‌گذار و گردشگر برای فعالیت و حضور خود احساس خطر می‌کنند و دشمنان با ایجاد اغتشاشات در سال گذشته بطور کاملاً حساب شده به دنبال آسیب زدن به این دو حوزه بودند اما به فضل الهی از این مرحله عبور کردیم و امروز خود غربی‌ها هم متوجه شدند که نظام اسلامی استوارتر و مستحکم‌تر از آن است که با چنین تحرکات مذبوحانه ای دچار دگرگونی و چالش جدی شود و آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده کشورمان، خط بطلان بر رویکرد غلط وطن فروشان داخلی بود.

معاون رئیس جمهور در خصوص استفاده از ظرفیت جوانان تحصیل کرده و دانشگاهی گفت: دولت مردمی رویکردهای مناسبی نسبت به استفاده از جوانان نخبه و انقلابی در مسئولیت‌ها و سطوح بالای مدیریتی دارد و بر این باور هستیم که باید تلفیقی از پیشکسوتان و جوانان در عرصه‌های مدیریتی حضور داشته باشند و با دانش و تجربه در کنار انگیزه و انرژی جوانی می توان کارهای بزرگی را رقم زد.

حسینی جوانان را به تقویت تفکر، اندیشه ورزی و افزایش سطح دانش و مهارت توصیه کرد و گفت: جوانان باید بر علم و تخصص خود بیفزایند همچنان که جوانان دوران انقلاب، جنگ را با موفقیت پیش برده و دشمن را عقب راندند، جوان امروز نیز باید موانع را پشت سر گذاشته و در مسیر پیشرفت و تعالی نظام اسلامی حرکت کنند.

معاون رئیس جمهور گفت: جوانان باید سرشار از امید، شادابی، نشاط و سرزندگی باشند و کسانی که با سیاه نمایی تلاش می‌کنند جوانان را مایوس و ناامید کنند راه به جایی نبرده و کار ناصوابی انجام می‌دهند ملت ایران و جوانان علی رغم همه دشمنی‌هایی که وجود داشته است مسیر رشد و پیشرفت را با قوت در پیش‌گرفته و پس از این نیز ادامه خواهند داد.

حسینی تاکید کرد: اساتید و معلمان نقش زیادی در ایجاد امید به آینده و تقویت روحیه ایمان و تلاش برای ساختن کشور دارند و همه باید در این زمینه احساس مسئولیت کنند.

معاون رئیس جمهور در امور مجلس در خصوص پیش بینی از میزان مشارکت در انتخابات گفت: دلیلی برای پایین بودن مشارکت وجود ندارد. استقبال نخبگان و جوانان از پیش ثبت نام انتخابات، نوید حضور پرشور مردم در انتخابات را می‌دهد. مردم همواره نشان داده‌اند که به سخنان کسانی که از تحریم انتخابات سخن می‌گویند اعتنا و توجهی نمی‌کنند. امروز به قدری افراد کارآمد، تحصیل کرده، نخبه، متعهد و دلسوز در کشور وجود دارد که مردم خود را معطل شرط و شروط عده ای مدعی که سوابقشان برای همگان روشن است، نخواهد کرد.

حسینی خاطرنشان کرد: در مقاطعی که دولت‌های ضعیفی سر کار بودند مردم به خاطر نارضایتی از عملکرد و روحیه اشرافیگری حاکم، انگیزه‌ چندانی برای مشارکت نداشتند همچنان که در انتخابات شورای شهر دوم با اینکه حتی عناصر ملی‌گرا و مخالف، نامزد شده بودند مردم به خاطر عملکرد ضعیف عناصر جریان اصلاح طلب در شورای شهر اول که منجر به منحل شدن آن گردید کمتر از ۱۲ درصد در انتخابات شورا شرکت کردند و یا در انتخابات سال ۹۸ به خاطر نارضایتی از شرایط اقتصادی و کم‌کاری کارگزاران دولتی، مشارکت مردم در حد انتظار نبود.

معاون رئیس جمهور تاکید کرد: بدون تردید اگر مردم احساس کنند که مسئولین به دنبال خدمت صادقانه و بی‌منت به آنها هستند با انگیزه و روحیه بالایی در انتخابات شرکت خواهند کرد و در این راستا لازم است دانشجویان در کنار اساتید خود به عنوان گروه‌ مرجع با حضور فعال در صحنه و با پاسخ به شبهات و سوالات مردم، همگان را در مشارکت حداکثری در انتخابات تشویق و دعوت کنند تا به جای کسانی که به دنبال تجمل‌گرایی و منافع باندی، حزبی و شخصی هستند افرادی کارآمد، توانمند و دلسوز در مسند امور قرار بگیرند.

معاون رئیس جمهور در پاسخ به سوالی درباره مشکلات دانشگاه فرهنگیان خاطرنشان کرد: دولت سیزدهم توجه ویژه‌ای به تقویت دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی دارد و مجوزهای لازم برای جذب هیئت علمی صادر شده و اراده کافی برای تامین تجهیزات و امکانات برای دانشگاه فرهنگیان وجود دارد این در حالی است که در ابتدای دولت قبل فردی رئیس دانشگاه فرهنگیان بود که اعتقادی به این دانشگاه نداشت.

این برنامه برخلاف زمان پیش بینی شده به دلیل استقبال دانشجویان نزدیک به سه ساعت بطول انجامید و پس از پایان رسمی مراسم، شماری از دانشجویان در اطراف حسینی حلقه زده و با نشاط و هیجان سوالات و دغدغه های خود را تا پاسی از شب بیان کردند و معاون رییس حمهور نیز به سوالات و مطالبات آنان پاسخ می داد.

در ابتدای این مراسم حجت‌ الاسلام و المسلمین صباحی، مسئول نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ های استان کرمان در سخنانی با تاکید بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و با اشاره به طرح حامیم، اظهار داشت: این طرح در راستای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است و با توجه به ۴ محور کلیدی شامل عظمت حادثه انقلاب، عظمت راه انقلاب، عظمت چشم‌ انداز و نقش نیروی جوان و متعهد به اجرا درآمده است.
وی با اشاره به ریشه نام‌ گذاری این طرح افزود: نام این طرح از عبارت حلقه‌ های میانی گرفته شده است و در حقیقت جوانان متعهد و انقلابی حلقه واسطه این زنجیره هستند.

دومین دوره طرح حامیم، با حضور ۵۵۰ نفر از دانشجویان کل استان کرمان (منتخب از بین هزار و ۵۰۰ دانشجو در مرحله قبل) از ۲۱ تا ۲۶ مرداد به میزبانی دانشگاه شهید باهنر کرمان برگزار شد.

۲۱۶۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1803080

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سیدمحمد حسینی دولت سیزدهم معاون رئیس جمهور معاون رئیس جمهور دانشگاه فرهنگیان دولت سیزدهم دولت مردمی ملت ایران جمهور گفت پروژه ها دولت قبل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۱۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاشی، استاد دانشگاه: این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند/ جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند/ ما در یک نقطه آغاز قرار داریم؛ این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است

به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی، محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. بر اساس دیدگاه های کاشی، ایران از جامعه مدنی مبتنی بر نظریه هگلی به دیدگاه جامعه مدنی براساس نظریه لوفور، منتقل شده است. از این منظر همه سازوکار جامعه مدنی مبتنی بر ارزش ها و اصول، دچار اضمحلال شده، و جای خودش را به جامعه مدنی مبتنی بر فرد بیانگری جای آن را گرفته است. جامعه از سمت اتکا به زبان نخبگان اریستوکرات، با توجه به جهان دیجیتال و مجازی، به سمت اتکاء به زبان خود حرکت کرده است. این انقلابی زیرپوستی است که کشور ایران با آن مواجه است، انقلابی که خود ارزش های همه انقلابیون گذشته را اعم آزادی، عدالت، و ... به سخره می گیرد، و خود بنیانگذار سبکی جدید از زندگی است. زندگی ای که در آن گفت و گو میان گذشته و حال، انسداد کامل یافته و آینده ترسناکی را برای همگان به تصویر می کشد. این وضعیت اغلب با این سوال همراه است که چه می شود؟

حرکت از درک اریستوکراتیک از جامعه مدنی به درک زندگی روزمره

کاشی ابتدا سخن را بر تغییر درک جامعه مدنی استوار کرد. او تاکید کرد که می خواهد بگوید «نسبت جامعه مدنی با دولت، و مردم، چگونه بوده، الآن در چه شرایطی به سر می بریم، و احیانا چه چشم اندازهایی قابل بیان است در این باره که به کدام سمت و سو می رویم»

او گفت که «ما از یک درک اریستوکراتیک از جامعه مدنی به سمت نوعی از جامعه مدنی می رویم که با مناسبات زندگی روزمره در نسبت قرار دارد. جامعه مدنی به معنای اریستوکراتیک آن، دارای بیگانگی هایی از متن زندگی روزمره است و جامعه مدنی به معنایی که پیوند می خورد با زندگی روزمره، فرم و صورت دیگری پیدا می کند. ولی این نقطه، نقطه پایان نیست. بلکه نقطه آغازی است برای یک عهد، پیمان و قرارداد و بازآفرینی تازه، که رو به آینده است.»

گذشته جامعه مدنی در ایران

او در ادامه سخنانش به گذشته جامعه مدنی در ایران اشاره کرد و گفت: «دست کم در ادبیات سیاسی معاصر و نیم قرن گذشته ایران، طرح جامعه مدنی هرچند قبلا نیز مطرح بود اما بیشتر با گفتمان اصلاحات و دوم خرداد وارد ادبیات سیاسی ایران شد و هنوز درک ما از جامعه مدنی همان درکی است که در دهه ۷۰ ایران زاده شد. اما باید گویم از آن نوع جامعه مدنی باید فاصله بگیریم. که البته باید بگویم که ما فاصله گرفته ایم. آن برداشت و آن درک دارای مشکلاتی بود، که امروز عمرش به سرآمده است»

درک هگلی از جامعه مدنی از اوایل دهه ۷۰

کاشی گفت که «جامعه مدنی به معنایی که این ادبیات از اواخر دهه ۶۰ و از اوایل دهه ۷۰ در ادبیات شماری از استادان و فعالان سیاسی مطرح شد، یک درک هگلی بود. به این معنا که جامعه مدنی میان فرد و دولت مستقر می شود. و با این شرایط دارای کارکردهای مختلف است. از جمله، قرار است از افراد در مقابل دست اندازی دولت حمایت کند. همچنین قرار است به افراد در مقابل ساختار قدرت، قدرت عطا کند.»

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به این که با استقرار دولت اصلاحات معنای دیگری هم به معنای بالا اضافه شد، افزود: «جامعه مدنی قرار بود عصای دست دولت اصلاحات برای پیشبرد دمکراسی شود. بنابراین دولت اصلاحات باید جامعه مدنی را با دادن امکانات، تقویت می کرد، و از این طریق بخشی از وظایف و کارکردهای دولت به جامعه مدنی منتقل می شد تا مسیری را که دولت برای پیمودن در توانش نبود، جامعه مدنی پیش می برد.»

او افزود: «معنای دیگر کمک به ناتوانان بود که بعدها اضافه شد؛ اعم از آگاهی دادن یا التیام بخشیدن به فقر و رنج آنان.»

چرا جامعه مدنی گرم دهه ۷۰ سرد شد؟

کاشی در بخش دیگری از سخنان خود این سوال را مطرح کرد «چرا و چه اتفاقی افتاد که ناگهان به تدریج معنای هگلی از جامعه مدنی که در دهه ۷۰ خیلی گرم بود، به تدریج سرد شد، و نقش خودش را از دست داد». او در پاسخ گفت: «بعد از پایان یافتن دوره دوم اصلاحات، و استقرار دولت احمدی نژاد، یکی از وظایف این دولت، اقدام در حذف جامعه مدنی بود؛ به این معنا که دانشگاه یا ، فضاهای نشر یا سپهرهای فرهنگی شبیه این جا (موسسه رحمان)، از بین بروند. این که گفته شد تداوم موسسه رحمان خود نعمتی است، به این دلیل است که این تداوم ناممکن بوده است. به انحاء مختلف این گونه نهادها به راحتی حذف شده اند ، و صدای کسی هم در نیامد و حکومت با موفقیت تمام این فرآیند حذف را به پیش برد. بنابراین این سوال مطرح می شود که مشکل کجا بود؟»

طرح مساله اصلی

کاشی در پاسخ به این سوال که مشکل اصلی کجا بود گفت: «مشکل این جا بود که آیا آن کارکرد نهادهای جامعه مدنی، که در فهم هگلی از جامعه مدنی وجود دارد، وجود داشت؟ به عبارت دیگر به معنای دیگر جامعه مدنی واقعا واسط بین فرد و دولت قرار داشت؟ باید بگویم که این گونه نبود. همه نهادهای جامعه مدنی حتی شاید موسسه رحمان، متعلق به یک نهاد و یک طبقه خاص تحصیلکرده شهری خاص هستند که از نیمه های دهه ۶۰ تقویت شدند، و خواهان موقعیتی در سازمان قدرت بودند، و در حقیقت نسبتی با کف جامعه نداشتند. یعنی آن واسطه گری که در تعریف هگلی از جامعه مدنی وجود دارد، اساسا وساطت مذکور رخ نداده است. از این رو باید گفت ما یک گروه های خاصی هستیم، زبان، ادبیات و منافع جمعی خاص خودمان را داریم ، و اساسا با اقشار وسیعی از این جامعه نسبتی نداریم.»

او در ادامه با اشاره به این که «وضعیت جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با ما از یک جهت مشابه است گفت: « هسته سخت جمهوری اسلامی نیز از دورانی مانند انتخابات سال ۱۳۷۶، برایش آشکار شد که جامعه را نمایندگی نمی کند. چون جامعه به اراده دیگری رای داد. به نظر من جمهوری اسلامی در این ۲۰ تا ۳۰ اخیر به تدریج این موضوع را پذیرفته است. همچنین ما هم جامعه را به آن معنا که سخنگوی کف جامعه بوده ایم، نمایندگی نمی کردیم. بنابراین این معنا که ما واقعا بین کف و ساختار دولت وساطت می کردیم، برداشت اساسا صحیحی نیست. بنابراین، جریان اصلاح طلب و آن جریان دیگر هر دو گروهی اقلی بودند و علی الاصول جامعه را نمایندگی نمی کردند. اگر رای بالایی می آوردند، به اعتبار این بود بتوانند کاری در میدان قدرت پیش ببرند. ولی اگر در این بخش کاری از آن ها بر نمی آید چه معنا دارد مردم پشت سر اصلاح طلبان قرار بگیرند.»

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «بنابراین از این دو گروه اقلیت رقیب معلوم است آن گروهی که قدرت، سازماندهی، و زور بیشتری در اختیار دارد، همواره برنده است. به همین دلیل دیدیم که به تدریج اصلاح طلبان از صحنه قدرت جارو شدند، و اتفاق چندان مهمی هم رخ نداد.»

کاشی با ذکر این که در این شرایط تحلیل های جدید در دهه ۸۰ مطرح شد که یکی از آن تحلیل گران خودش بوده گفت: «از نیمه های دهه ۸۰ به بعد، تحلیل هایی بین روشنفکران عمومیت داشت و چشم اندازهای تاریکی را تصویر می کردند مبنی بر این که نهادهای واسط تحت عنوان جامعه مدنی حذف شده، و اکنون حکومت با مردم مواجه است؛ در این مواجهه مردم تنها هستند؛ آگاهی و قدرت مقاومت ندارند، جامعه ذره ای، گسیخته، فاقد معنا و به گونه ای منفعت طلب و منتظر یک فاشیم است. می گفتیم ساختار، و حکومت بدون میانجی گری نهادهای مدنی، با مردم ارتباط برقرار کرده، و احمدی نژاد به عنوان مظهر یک ساختار فاشیستی است. حال اگر فاشیسم احمدی نژاد جواب نمی دهد جامعه مستعد یک فاشیسم بزرگتری در آینده است، و قص علیهذا. البته هنوز این دست از تحلیل ها ادامه دارد.»

۱۴۰۱ و برهم خوردن تحلیل های پیشین

این استاد دانشگاه با اشاره به این که « تحلیل های مذکور غلط نیست. اما تحولات ۱۴۰۱ کمی تصویر ما را دگرگون کرد» گفت: «در ۱۴۰۱ شاهد جنبش گسترده اجتماعی قدرتمند بودیم که بدون میانجیگری نهادهای واسط رخ داد. نه تنها نهادهای مدنی آغازگر جنبش نبودند، بلکه تن مرده آنان مثل دانشگاه ها و ... از جنبش جان دوباره گرفت و گرم شد. از این حرکت ۱۴۰۱ تعریف آغازین ما از جامعه مدنی را منحل کرد. با آن تعریف هگلی گمان می کردیم جامعه مدنی، نهاد واسط میان فرد منفعت جو ی ناآگاه پیچیده در قلمرو شخصی اش با دولت است (مبنای فهم هگلی از جامعه مدنی) که در بنیاد خود دارای مشکل بود. از این رو برای فهم فضای جدید باید به لوفور که تصور هگلی را به هم می ریزد متوسل شویم.»

او درادامه با توسل به رویکرد لوفور، تاکید کرد که « فرد نه تنها منزوی و نآگاه و ناتوان نیست، بلکه در میدان روابط شخصی و خصوصی یا عمومی خود، در شبکه هایی از مناسبات و روابط حضور دارد و نقش بازی می کند، بلکه، در این شبکه های پیچیده، خرد و متکثر ارتباطی، بین جماعت‌های کثیر بی‌نام، گمنام، فرم‌هایی از آگاهی، و دانایی و نگاه به جهان، الگوهایی از اراده ورزی و مقاومت، وجود دارد.»

بر این مبنای تحلیلی جدید کاشی نتیجه می گیرد که «اساسا در عالم خارج چیزی به نام فرد منزوی مستقل تک افتاده وجود ندارد. ما پدیده ای داریم به نام زندگی روزمره و این زندگی روزمره مشتمل است بر شبکه های پیچیده و متکثر و متنوع و رنگارنگی از روابط، که در این روابط، سوژه ها بازتعریف شده، و اصنافی از آگاهی، و برداشت هایی از امور جهان به دست می آورند، که در آن نگاه سابق این ها مغفول و سرکوب شده اند. وجود داشته اند،اما نادیده انگاری شدند. به همین دلیل عرض کردم که درک ما اصلاح طلبان از جامعه مدنی، نوعی درک اریستوکراتیک بود.»

 

نقش اربابان زبان در کسب نمایندگی مردم

کاشی در ادامه به نقش اربابان زبان در زندگی مردم پیش از تحولات 1401 اشاره کرد و گفت:« در جامعه شهری بزرگ، زبان قدرت پیدا می کند، جای روابط طبیعی و واقعی جامعه را اشغال می کند. ما به اعتبار زبان، به این اعتبار که می توانم حرف های منسجم یا مغلق بزنیم، دائم از این فیلسوف به آن فیلسوف سفر می کردیم. باید گفت تنها اربابان ثروت و قدرت نداریم، بلکه اربابان سخن هم داریم. این اربابان سخن همان طبقات اریستوکراتیکی هستند که به نهادهای مدنی، انتشارات، مطبوعات و ... وارد می شوند و قدرت اجتماعی تحصیل کرده، و سپس زبان مردم می شوند، بدون آن که زبان مردم باشند. این وضعیت در روشنفکران چپ و این سوال که کی می تواند زبان زندگی طبقه پرولتاریا باشد، و همچنین در لیبرال ها وجود داشت. از این رو مطرح شد من جواد کاشی که سطح زندگی، و دغدغه های مشخصی دارم، می توانم زبان مردم باشم. این در حالی است که به کمک زور کلام و زبان، نماینده شدم. زیرا ساختارهای نمادین زبان را من می توانم در خدمت بگیرم.»

سه رخداد مهم و به پایان رساندن عمر جامعه مدنی به معنای اریستوکراتیک

این استاد دانشگاه سپس به ۳ رخداد مهم عرصه جامعه مدنی که عمر آن را به معنای اریستوکراتیک اش به پایان رساند» اشاره کرد و گفت: « ۱- از ما که امتحان پس دادیم و اریستوکرات باسواد تحصیل کرده و فیلسوف و روشنفکر ... هستیم می پرسند انقلاب اسلامی و اصلاحات هم که حاصل همین طبقه متوسط آریستوکرات است. به کجا انجامید؟ بالاخره کدام مسئله و دردواقعی ما حل شد؟ ۲- در نتیجه این امتحان، جامعه مدنی و طبقه اریستوکراتیک، و روشنفکران و ... که می خواستند میانجی میان فرد و دولت بشوند کم اعتبار شدند. ۳- اتفاق بسیار مهم دیگر آن بود که با پا به عرصه گذاشتن رسانه های جدید، امکان بروز و ظهور برای آن دسته از طبقاتی که امکان ظهور نداشتند، امکان لازم را فراهم کرد. به تدریج مشاهده می کنید فلان روشنفکر صاحب نام چیزی می گوید و آن دانشجوی سال اول یا دانش آموز دبیرستان هم چیزی می گوید و بسیاری مواقع، هم سخن آن دانش آموز نسبت به سخن آن روشنفکر لایک بیشتری می خورد.»

او در ادامه گفت که «بنابراین گونه همطرازی میان کف و طبقه و فهم اریستوکراتیک جامعه مدنی به پرسش گرفته شد. و ما به قول «لوفور» به سمت یک سنخ تازه ای از جامعه مدنی، جامعه مدنی همبسته با متن زندگی، روزمره مردم حرکت کردیم. زیرا آنان هم اکنون زبان برای سخن گفتن دارند و می توانند خودشان را بیان کنند. نوعی از بیانگری ظهور کرد که با بیانگری آن جامعه مدنی پیشین متفاوت بود.»

تفاوت های دو جامعه مدنی در نسبت شان با حقیقت

کاشی در ادامه «به مشخصاتی» اشاره کرد که می تواند «معرف نسل جدیدی باشد که بدون وساطت آن انسان های صاحب نام و صاحب کلام، قدرت اجتماعی تولید کنند.»

او «ویژگی های مهم جامعه مدنی» جدید را «همبسته با زندگی روزمره» دانست و گفت: «جامعه مدنی جدید مبتنی بر هیچ حقیقت قدرتمندی از جمله ناسیونالیسم، عدالت، دمکراسی، و اسلام نیست. جایی ندارند. این ها شبکه ای از گزاره های قدرتمند قدرتمند و به هم پیوسته بودند که توسط روشنفکران با خطابه ها، نوشته ها، ترجمه ها، و کتاب ها و آثارشان در عرصه عمومی تولید شده بود. ولی حامیان جامعه مدنی جدید اساسا چنین مفهومی از حقیقت به معنای قدرتمندش را بر نمی تابند. می توانیم گمان کنیم که این ها آزادی، عدالت یا ناسیونالیسم هم می خواهند. اما هیچ یک از این ها دال های قدرتمندی که یک شبکه ای بی شمار با ساخته شدن گزاره هایی دور بر آن ، به یک جهان نیرومندی از معنا منتهی شود، نیست و اساسا وجود ندارد. به عبارت دیگر به جای دال های قدرتمند زبانی، چیز دیگری به نام مخرج مشترک تجربه های زیرپوستی ملموس جایگزین، به جای آن دال های قدرتمند جایگزین شده است.»

وجود رنج های مشترک پیوند دهنده و زیرپوستی در همه

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به این که « زمانی که می خواهیم در محافل مختلف تفریحی یا شغلی شرکت کنیم، چیزهایی من و شما به طور مشترک رنج می دهد» گفت:«بنابراین رنج های زیرپوستی هم داریم که هرچند رنج من با تو متفاوت است، ولی دارای مخرج مشترک هایی است که همه ما را به نحوی کلافه کرده است هرچند زاویه ورودمان به این رنج ها یکی نباشد. اما یک درک بالنسبه مشترک جمعی از رنج های زندگی جامعه ، ما را به یکدیگر پیوند می دهد. از این رو هر کسی با هر درجه از اعتبار ، سخنی بگوید که با منطق رنج های مشترک ناسازگار باشد، نمی پذیرند و اعتبارشان نیز از دست می رود. بنابراین به جای اهمیت نظم و استواری کلمات، نحوه ارجاع شان به رنج های عمومی مردمان در متن زندگی روزمره مهم است. از این رو اگر از جایی، حرف ها انتزاعی شود، بلافاصله می گویند چه دارید می گویید؟»

کاشی سپس به یکی از مسایل مهم جهان ارتباطات و رسانه های جمعی اشاره می کند و می گوید: « یکی از مویدات این بحث، اهمیت نقش تصویر به جای سخن است به نحوی که الآن عکس جانشین کلمه شده است. شهروند با عکس رابطه ای می گیردکه دیگر دال بر یک جهانی از مفاهیم نیست. اساسا این نسل با متن، آنقدری که نسل من با متن ارتباط برقرار می کرد، ارتباط نمی گیرد. این نسل زمانی که با متن، عکس، رنگ، فیلم، همزمان، عقل و عاطفه و حس و وجدانش درگیر می شود، می تواند باهاش ارتباط برقرار بکند و شاید مهمتر از همه این ها معنا، مفاهیم، زبان، سخن، در یک میدان اینتراکتیو و تعاملی اساسا تولید و مصرف می شود. بنابراین عکس بیشتر آن مفاهیم را بازنمایی می کند.»

او در ادامه با اشاره به این که حاملان زندگی روزمره گرا، دیگر در دوره دو گروهی که یکی ارزش و دیگری دمکراسی را عمده می کردند، زیست نمی کند گفت:« هرچند ادراکات اقلی ته نشست شده در تجربه ۴۰ یا ۴۵ سال گذشته یک سری واکنش های جمعی بسیار قدرتمندی را خلق می کند. اما اساسا بنیاد جهان های معنایی آنان فرو ریخته است. جهان های ضخیم معنایی در مقابل یک عرصه معنازدا، فقط یک جوهر پیوند دهنده دارد، آن هم منطق زندگی ، امکان زندگی و بقا است. به عبارت دیگر آنچیزی که به مثابه تجربه مشترک ۴۰ ساله بر وجدان افراد ته نشست کرده، این است که دنیای ضخیم، پرمعنا و پر سخن تو هیچ ارتباطی به منطق زندگی ندارد که هیچ، بلکه منطق زندگی را دارند خفه می کند. لذا می گویند داریم خفه می شویم دست از سرمان بردارید. این شرایط فعلی است.»

آیا می توانیم در این نقطه جدید بایستیم؟ چشم انداز فردا؛ آغاز نو

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی سپس با طرح این سوال که «آیا ما می توانیم در این نقطه بایستیم و آیا این پایان است» گفت: « من می گویم. خیر. این نقطه ای است که باید به سمت‌هایی حرکت کنیم. امکان هایی پیش روی ما قرار دارد، و باید در باره آن ها سخن بگوییم. نسل جدید یک یا چند نظام حقیقت با سرمایه های کلامی قدرتمند موجود را همگی دروغ می دانند. بر این اساس میدانی از حقیقت زدایی ایجاد کرده است. سخن معطوف به حقیقت را می زداید و شالوده اش را می شکند. این دو روبه روی هم ایستاده اند. به همین خاطر این منادیان حقیقت هرچه جلو می روند، بیشتر باید به زور بازو و قدرت سرکوبشان اعتماد کنند. زیرا دیگر مجال هیچ پیوندی با این عرصه ندارند. انسداد به طور کامل ایجادشده است. با یکدیگر نمی توانند حرف بزنند. قدرت تفاهم به پایان رسیده است. تبلیغات هم دیگر جواب نمی دهد.»

کاشی در ادامه اما تاکید کرد که « اکنون باید به این سوال پاسخ بدهیم که ما به کدام سمت و سو می رویم؟» او گفت: « در این جا چند کلمه ای در باره چشم انداز فردا بگویم. تاکید می کنم که این گونه نمی توان ماند. این وضعیت گاهی همه را می ترساند. من با دانشجویانم این سوال را مطرح می کنم که چه دارد می شود؟ هیچ افقی وجود ندارد. در این تقابل مشت همه حقیقت های موجود باز شده، و کسی چشم اندازی از آنان انتظار ندارد، و این صحنه ای است که دائم می تواند به سخره گرفته شود، اما این رابطه که جز خشونت دیگر امکانی برایش باقی نمانده، ما را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند.»

این استاد دانشگاه با تاکید بر این که « واقعا چشم اندازهای نگران کننده و ترسناکی پیش روی ما وجود دارد، اما باید توجه کنیم که ما در یک نقطه تاریخی بسیار مهم ایستاده ایم» گفت: « همه چیز باید خود را در نسبت با زندگی به نحو تجربی به معنای بقا و زندگی کردن و به مثابه نقطه آغاز و نه کانسپتچوال، بازتعریف کند. این وضعیت خود به معنای عقب نشستن از قبل از اجتماع سیاسی است. گویی اجتماع سیاسی مستقر وا رفته و خیلی تضعیف شده است. و فقط به شرط آغاز مجدد می توان به سمت افق های امید بخش پیش برد. به شرطی که بپذیریم همه چیز باید از نو آغاز شود. تا ثابت نشود، امور، نسبت خیراندیشانه ای به منطق زندگی برقرار می کند، کسی تسلیم آن نمی شود. جامعه از سوال های گوناگون انباشته شده است، ولی این سوال ها نیازمند یک فیلسوف و متفکری نیست که بخواهد به آن ها جواب بدهد. خیر، این ها سوال های وجودی هستند.»

همه در یک دادگاه بزرگ

کاشی در ادامه با اشاره به این که «اگر گمان کنی دیسکورس اسلامی متزلزل شده، می توانید با شاهنامه، یک دیسکورس ناسیونالیستی پاسخگوی وضعیت فعلی باشید باید بگویم تا جایی که، شعرهای شاهنامه در تقابل با دیسکورس مسلط است، برایت کف می زند و هورا می کشد، اما به محض این که از اشعار شاهنامه، یک سازمان فکری درست شود و بگویید که شما مکلف به فلان هستید، بلافاصله شما طرد می کند و هیچ تکلیفی نمی پذیرد. قبول نمی کند که او را از یک قید به قید دیگر ببرند. زندگی گراها می گویند می خواهیم این کار را انجام بدهیم اگر اسم اش آزادی است، بسیار خوب است، اما اگر بخواهی بگویی نظر جان لاک و بنتام راجع به آزادی این است و این را در زندگی بیاموز، بلافاصله به شما می گوید پی کارتان بروید.»

این استاد دانشگاه با تاکید بر این که از این رو «همه کانسپت ها ، مفاهیم و مواریث امروز در مقابل یک دادگاه بزرگ قرار دارند، آن هم دادگاه زندگی است» گفت: « از این رو همه با توجه به شرایط باید خود را بازتعریف کنند. حتی ارائه یک درک رحمانی از اسلام تکافوی این وضعیت نمی کند. کار بسیار سخت تر از این حرف ها است که فکر کنی یک دستگاه مفهومی می سازید، و بر اساس آن افراد را متقاعد می کنید. کار فقط کانسپتچوال و مفهومی نیست، بلکه پرکتیکال هم هست. یعنی در میدان و فرصت های تاریخی و زندگی باید رویدادهایی رخ بدهد، و در متن آن رویدادها این ها بیایند حاضر بشوند صداقتشان را اثبات کنند، به این معنا که به راستی مددکار هستند. و الا جامعه بدون اخلاق، بدون هنجار، و پیوندهای بالنسبه مشترک، مستقر نمی شود.»

او افزود: «بنابراین ما در یک نقطه آغاز قرار داریم. این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است. در عصر مشروطه نخبگان نقش ایفا می کردند. این در حالی است که اکنون با کف و متن زندگی روزمره روبه رو هستیم. متن زندگی روزمره و منطق معنا گریز متن زندگی روزمره، قدرت گرفته است. و هر کسی که بخواهد نقش روشنفکر، متفکر، نخبه،و یا نمایندگی سیاسی این مردم را برعهده بگیرد، باید از طریق این متن زندگی روزمره که قدرت و قوت زیادی تحصیل کرده است خودش را اثبات بکند و این کار بسیار دشواری است. نیازمند زمان است. با سرعت هم این موضوع حاصل نمی شود. جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند. از این رو این نقطه آغاز است و مسیر طولانی ای پیش روی ما قرار دارد. ما می رویم که جامعه دیگری بشویم. و افق هایش امروز پیچیده و مبهم است. اما آشکار است که نقطه عزیمتش در کجا قرار دارد. بنابراین عنوان سخنرانی ام «زندگی روزمره، دولت، و جامعه مدنی» است. »

چکیده پسینی

در آخر کاشی، تاکید کرد که « جامعه ما از یک درک اریستوکراتیک از جامعه مدنی، که بین دولت و فرد قرار دارد، و ثقلی اریستوکرات به جامعه مدنی و بازیگران جامعه مدنی می داد، عبور کرده است. امروز فرد بدون نیاز آن طبقه نخبه در متن ارتباطات زنده روزمره اش یک جامعه مدنی مقتضی نیازها و زندگی ملموس خودش تولید کرده که اکنون تک تک ما باید برویم، در دادگاهش شرکت بکنیم و خودمان و کانسپت ها و مفاهیم و باورها و مواریث مان را بازتعریف کنیم.»

دیگر خبرها

  • آغاز رسمی فعالیت شهرداران دهه هشتادی رفسنجان
  • راهکار ساماندهی وضعیت خودرو از نگاه معاون علمی ریاست جمهوری
  • حسینی: گرایش سیاسی اکثر نمایندگان منتخب مجلس دوازدهم مشخص است / امیدواریم در مجلس دوازدهم تعامل سازنده بین نمایندگان و دولت بیشتر باشد + فیلم
  • معاون پارلمانی رئیس جمهور به اظهارات قالیباف پاسخ داد
  • کاشی، استاد دانشگاه: این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند/ جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند/ ما در یک نقطه آغاز قرار داریم؛ این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است
  • تحقق شعار سال نیازمند استفاده از نیروهای دانش بنیان است
  • این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • این که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • معاون رئیس‌جمهور: ۵۰۰ هزار خانه تحویل متقاضیان شد
  • استقبال بازار جهانی از محصولات دانش بنیان وطنی